حساب و کتاب مغازه چگونه است؟ راهنمای گرداندن و اداره کردن مالی مغازه

حساب و کتاب مغازه موضوع مهمی است که احتمالا خیلیها به دنبال یادگیری آن هستند. اگر تا به حال به فکر افتادهاید که یک فروشگاه یا مغازه باز کنید این مطلب را از دست ندهید تا بدانید چگونه میشود یک عده به صورت غافل ضرر میکنند و زمانی متوجه میشوند که دیگر مجبور به اعلام ورشکستگی یا بستن مغازه میشوند.
همچنین دانستن روند این حساب و کتاب برای کسانی که هر کار دیگری نیز انجام دهند مفید است چرا که در کل روند امور مالی و کسب درآمد مغازه با شرکت، دفتر، کارگاه و… مشابه است.
قبل از شروع توصیه میکنیم روی لینک کلیک کرده و مطلب زیر را مشاهده بفرمایید، چرا که نحوه ثبت هزینهها و درآمدها چه برای حسابداری شخصی و چه برای کاری مفید است.
خب بگذارید با یک مثال ساده داستانی را شروع کنیم. فرض کنید شما جمعا ۵۰۰ عدد سکه نقره دارید (برای آسان سازی از آوردن واحد پولی و اعداد بزرگ صدهزار، میلیون، میلیارد و… در این مثال حساب و کتاب مغازه پرهیز کردهایم و ضمنا اعداد نیز فرضی هستند و شاید متناسب نباشند).
برای اینکه مثالمان راحتتر شود فرض میکنیم شما با ۵۰۰ سکه وارد مغازه خالی میشوید و قرار است آخر ماه هم سود کرده باشید تا پولی را سر سفره و زندگی خانوادهتان ببرید و هم هزینههایی مانند هزینه اجاره مغازه، قبضها، مالیات، هزینه پیکها و… را نیز پرداخت کنید.
تا به اینجای کار را همه فکر میکنند ولی آیا چیزی را فراموش نکردید؟ بله آخر ماه علاوه بر مواردی که ذکر کردیم باید پولی هم برای خرید دوباره اجناس برای تجدید و پر کردن قفسههای مغازه هم داشته باشید.
۵۰۰ عدد سکه سرمایه اولیه شما محسوب میشود. ما برای اینکه باز هم مثالمان ساده باشد فرض را بر این میگذاریم که مغازه خودش آماده است یعنی دکور، قفسه، میز و… وجود دارند و نیازی به هزینه کردن شما برای این بابت نیست. (هزینههای دکور معمولا همیشگی نیستند ولی اگر هستند میتوانید آنها را کنار هزینههای اجاره، قبضها و… در حساب کتاب مغازه حساب کنید.)
شما از تامین کننده کالا ۵۰۰ عدد خودکار که قیمت هر کدام یک سکه نقره است خرید میکنید. آنها را در مغازه قرار میدهید و هر کدام را به قیمت ۲ سکه به فروش میرسانید. یعنی ۱ سکه در فروش هر جنس سود میکنید.
مجدد برای ساده سازی فرض میکنیم آخر ماه شده است و شما همه ۵۰۰ عدد خودکار را به قیمت ۲ سکه فروختهاید. خب پس حالا شما ۱۰۰۰ عدد سکه دارید.
آیا میتوانید خوشحال آخر ماه همه ۱۰۰۰ سکه را از صندوق مغازه بدون توجه به حساب کتاب مغازه، به عنوان حقوق و دستمزد خودتان بردارید و خرج کنید؟ خب قطعا خیر. هزینه اجاره مغازه، قبضها، مالیات، پیک حمل و نقل را که فراموش نکردهاید؟ فرض کنیم مجموعا ۲۰۰ سکه نیز برای هزینههای مغازه پرداخت کردید (مثلا ۱۰۰ سکه برای اجاره، ۳۰ سکه برای قبض، ۲۰ سکه برای مالیات و ۵۰ سکه برای هزینههای دیگر مانند پیک حمل اجناس).
حالا چقدر مانده ۸۰۰ سکه. آیا اکنون میتوانیم ۸۰۰ سکه را به عنوان دستمزد و درآمد این ماه همهاش را خرج کنیم؟ باز هم خیر. سرمایه اولیه را حتما بایستی بردارید و جدا کنید چون پولی باشد که با آن برای ماه بعد هم دوباره جنس بخرید و بتوانید با فروش آنها مغازه، کسبوکار و درآمدتان را سر پا نگهدارید. پس نکته:
سرمایه اولیه را از سودها و پولهای به دست آمده در حساب و کتاب مغازه کم کنید.
خب حالا که ۵۰۰ سکه از ۸۰۰ سکه باقیمانده را برای تجدید سرمایه و خرید جنس برای ماه بعد کنار گذاشتیم، پس برای ما میماند ۳۰۰ سکه. به نظرتان دیگر میتوانید این ۳۰۰ سکه را خرج کنید؟
واقعیت این است که بهتر است مبلغی را هم برای توسعه و سرمایهگذاری بیشتر مغازه در نظر بگیریم. ممکن است مبلغی را بخواهید صرف تبلیغات کنید یا اینکه سرمایهتان را بیشتر کنید و اجناس بیشتر و متنوعتری در مغازه بیاورید. فرض کنیم ۵۰ سکه نیز برای این موضوعات کنار بگذاریم.
اکنون پس ۲۵۰ سکه میماند که آن را به عنوان حقوق یا دستمزد این ماهتان از مغازه میتوانید خرج کنید. پس دقت کردید اگر در حساب و کتاب مغازه، ۱۰۰۰ سکه (بدون در نظر گرفتن هیچ هزینهای) یا ۸۰۰ سکه (بدون در نظر گرفتن سرمایه برای خرید دوباره جنس) یا حتی ۳۰۰ سکه (بدون در نظر گرفتن ارتقا و توسعه کسبوکار) را خرج میکردید به مشکل برمیخوردید.
البته شاید بگویید من از وضعیت کسبوکار خود راضی هستم و نیازی به کنار گذاشتن ۵۰ سکه نبود، واقعیت این است که حتی اگر گرانیها را در نظر نگیریم باز هم در جهان بازارها بعضا دچار تلاطمهایی میشوند و داشتن این مبالغ کمکی باعث میشود که کسبوکار شما کمتر ضربه بخورد.
مجددا ماه بعد میتوانید با ۵۰۰ سکه یا ۵۵۰ سکه اجناس بخرید و آخر ماه باز سرمایه، هزینهها و درآمد خود را برداشت کنید و به این شکل فروشگاه و حساب و کتاب مغازه شما ادامه پیدا میکند.
مواردی که خواندید به بیان ساده و آسان روش حساب کتاب مغازه بود. باز اگر سوالی داشتید میتوانید از بخش نظرات ارسال فرمایید.
چگونه به مشتریان تخفیف بدهیم؟
این سوال را تا به اینجا جواب ندادیم، که چگونه میتوان به مشتریان تخفیف داد؟ اولین توصیه ما این است که در قیمتگذاریها صادق باشید و تخفیفها را به صورت واقعی بدهید که به امید خدا مشتریان خودتان را پیدا خواهید کرد. واقعیت این است که مشتریان صداقت و واقعیت در تجارت را خودشان هم تا حدی میتوانند احساس کنند.
به هر حال نکتهای که بایستی توجه داشت این است که تخفیف در حالت عادی از مبلغ سود و درآمد بایستی کسر شود نه از مبلغ سرمایه. مگر اینکه بخواهید مثلا مبلغی از درآمد هر ماه را نیز برای احسان و مهربانی کنار بگذارید تا به کسانی که بسیار نیاز دارند در حد رایگان یا خود رایگان تخفیف دهید.
با گرانیها چطور جنس تامین کنیم و حساب و کتاب مغازه را جلو ببریم؟
این یکی از سوالات مهم و کلیدی است. ما در مثال بالا فرض بر این گذاشتیم که قیمت خرید و تامین هر عدد خودکار هر ماه برای شما یک سکه است. اگر خودکار ماه بعد گرانتر شد چه؟ یعنی مثلا خودتان مجبور شدید ماه بعد هر خودکار را به قیمت ۵سکه بخرید چطور میشود؟ یعنی مجبور خواهید شد این بار به جای ۵۰۰ عدد خودکار تنها ۱۰۰ عدد خودکار بخرید.
در چنین حالتی شاید راهکارهای مختلفی به ذهن افراد برسد. خب واقعیت این است که در این صورت شما ماه بعد تعداد خودکارهای کمتری میتوانید بخرید و شاید به ذهنتان برسد که برای درآوردن همان میزان پول بایستی هر خودکار را به مراتب هم گرانتر بفروشید ولی ما میخواهیم راه دیگری به شما پیشنهاد کنیم.
خرید و تامین اعتباری اجناس راهی برای جبران گرانی بدون آوردن فشار به مشتری
ببینید ساده بگوییم، شما در حساب و کتاب مغازه فرضا نیاز دارید هر ماه ۵۰۰ سکه به دست آورید تا بتوانید ۲۰۰ تای آن را برای هزینهها و ۳۰۰ تای آن را برای درآمد خودتان بردارید. اگر با پولی که دارید بخواهید جنس بخرید تعداد کمتری اینبار خواهید توانست بخرید و در نتیجه بایستی قیمت آن را بیشتر از حالت عادی گران کنید ولی به جای اینکار، به فروشنده یا تامین کننده کالا میگویید که بخشی از پول را آخر ماه به او پرداخت خواهید کردید.
پس چطور شد؟ شما با وجود گرانی همان ۵۰۰ خودکار را به مغازه میآورید ولی فعلا فقط هزینه ۱۰۰تای آن را به تامین کننده کالا دادهاید و بقیه آنها قرضی است. شما با این روش آخر ماه هم پول خودتان را برمیدارید هم پول تامین کننده را میپردازید و هم مشتری جور این را نمیکشد که به جای ۵۰۰ خودکار، ۱۰۰ خودکار در مغازه بوده باشد و او برای تامین هزینههای شما ناچار شده باشد بسیار بیشتر گرانتر بخرد.
برای این کار هم اگر تامین کننده کالا خوش حسابی و اعتبار شما و مغازهتان را در ماههای قبل دیده باشد احتمال زیاد قبول میکند یا اینکه میتوانید از ضمانتهای محکمتر مانند امضای کاغذی و… استفاده نمایید. در این روش به تامین کننده جنس قول میدهید که آخر ماه هزینهها را پرداخت میکنید. (ممکن است حتی تامین کنندههایی به شما بگویند که آن مقداری که نتوانستید بفروشید را میتوانید به خودشان پس بدهید.)
خب برای اینکه این قسمت موضوع برایتان کاملا روشن شود مثال اعداد را بیشتر شرح میدهیم. به طور ساده اینطور میشود گفت که شما در حالت اول ۱۰۰۰ سکه درمیآوردید و ۵۰۰ تای خودتان (هزینه مغازه+دستمزد) را برمیداشتید و بقیه را به تامین کننده جنس میدادید. در حالت جدید شما مثلا ۵۵۰۰ سکه درمیآورید و ۵۰۰تای خودتان را برمیدارید و بقیه را به تامین کننده جنس میپردازید. (در این مثال فرض را بر این گذاشتیم که شما با سرمایه جنس نمیخرید بلکه به از لحاظ حساب و کتاب مغازه صورت تعهدی کار میکنید یعنی به تامین کننده جنس میگویید آخر ماه پرداخت میشود.)
البته این صرفا یک مثال است و فرض بر این است که صرفا خودکار گران شده و بقیه چیزها گران نشدهاند و شما نیز نمیخواهید به مشتری فشار بیشتری علاوه بر قیمت تامین کننده از سمت مغازه شما وارد شود.
آیا این راه حل کاملا جوابگو است؟
حتی با فرض اینکه مثلا اجاره مغازه، مالیات و… نیز همزمان با گران شدن خودکار، آنها هم گران شوند باز شما میتوانید قیمتهایتان را طوری تنظیم کنید که پاسخگوی آنها باشد. ولی این به شرطی است که مشتری شما درآمدش عقب نماند. آیا در واقعیت چنین است؟ ادامه را مطالعه بفرمایید.
کارمندان یکی از قشرهایی هستند که حقوقشان از قیمتها عقب میماند
معمولا یکی از سرریزهای اصلی به بازار تجارت کارمندان دولتی هستند (اگر فکر میکنید افراد مهم دیگری نیز هستند در کامنتهای سایت بنویسید) که متاسفانه حقوقشان ممکن است از قیمتها عقب بماند. در این صورت باز هم این احتمال دارد که مشتریان شما به دلیل کمتر شدن وسع مالیشان از قیمتها ناراضی شوند و در نتیجه تعداد مشتریان و تعداد فروش شما کاهش یابد. و در آن صورت آخر ماه در حساب و کتاب مغازه خود دچار مشکل شوید.
مشتری را نباید تحقیر کرد
با فرض اینکه مشتری شما این آزادی را دارد که از هر مغازهای که دلش بخواهد خرید کند، برای همین است که اهمیت دارد که در حساب و کتاب مغازه طوری قیمتها را تنظیم کنید و طوری با او رفتار کنید که آزرده خاطر نشود.
گران کردن همیشه راه حل نیست
گران کردن تنها راه حل نیست. شاید بتوانید تامین کننده دیگری پیدا کنید که به شما با قیمتهای به صرفهتری اجناس را بفروشد. یا شاید اگر کالای شما بیش از حد و به صورت اضافه گران است دستکم میتوانید مقداری کالای با قیمت معمولی و برآورده کننده نیازهای مشتری در مغازهتان موجود کنید.
همچنین به جای گران کردن میتوانید به فکر فروش در تعداد بیشتر باشید که در این صورت علاوه بر حل شدن حساب کتاب مغازه تان، محبوبیت و اعتبار و ارزش برندتان را افزایش پیدا خواهد کرد.
خب امیدواریم از این مقاله راضی باشید و مطالعه آن برای شما مفید باشد. حتما نظرات و سوالات خود را برای ما کامنت کنید و ارسال کنید چرا که موجب خوشحالی ما است.